Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-04-28@09:03:54 GMT

آیا در برزخ شفاعت وجود دارد؟

تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۲۲۶۸۸

آیا در برزخ شفاعت وجود دارد؟

شفاعت به‌معنای طلبِ برداشتن عذاب و عِقاب از کسی یا کسانی است که مستحق عذاب و عقابند. (شیخ طوسی، التبیان، ج۱، ص۲۱۳) و به عبارتی نوعی وساطت و میانجیگری در عفو و بخشیدن گناهان است. (مطهری، مجموعه آثار، ج۱، ص۲۵۴)

شفاعت یک معنای عام دارد و یک معنای خاص. گویا بحث درباره شفاعت در دنیا و برزخ، در گرو این دو معناست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شفاعت در لغت از ماده "شفع" و به معنای «ضمیمه‌کردن چیزى به چیز دیگر و جفت نمودن آن» است. یعنى اگر بنا باشد کارى براى شفاعت‌شونده صورت گیرد؛ ولى مشکلى در بین باشد، شفاعتگر آن را سامان مى‌دهد. شفاعت به معنای عام، قرارگرفتن دو چیز در کنار هم و موجودی قوی‌تر و برتر، در کنار موجود ضعیف‌تر و کمک کردن به او برای پیمودن مراتب کمال است. (مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج ۶، ص ۲۵۶)

پس شافع کسی است که برای انجام هدفی، ضمیمه غیر خود می‌شود و او را که تاق است جفت می­سازد. (النهایه، ج ۲، ص ۷۱۵)

کسی مورد شفاعت قرار می‌گیرد که شایستگی داشته باشد. اگر به افرادى بدون شایستگى و بى‌جهت کمک شود و بر دیگران مقدم شوند، این کار تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه است. قطعا هدف خداوند از قرار دادن شفاعت، این نیست که برخلاف عقل نیز می‎باشد. ولى افرادی که در مسیر هدایت قرار دارند و اعمال واجب را انجام داده و از اعمال حرام دوری کرده‌اند، ولی گاهی گناهی هم مرتکب شده‌اند که عمدی بر انجام آن نداشته‌اند؛ در این صورت مورد کمک شفیعان قرار می‌گیرند، تا کاستی‌هایشان جبران شود. 

آیا شفاعت در برزخ هست؟
اصل شفاعت در شیعه و همه مذاهب اسلامی در قیامت مورد قبول است و آن را ضروری دین می‌دانند. ولی در این که شفاعت در برزخ هم وجود دارد یا نه محل اختلاف است.

مفسران شیعه و سنی همگی مقام شفاعت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را قبول دارند و اختلافی با هم ندارند. مفسران لفظ "مقام محمود" در آیه ۷۹ سوره اسراء را مقام شفاعت برای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله تفسیر کرده‌اند.

از جمله موارد اختلافی این موضوع، بحث از زمان تحقق شفاعت است. برخی از مفسران و علما معتقدند شفاعت تنها در آخرین موقعیت قیامت که حساب و کتاب به اتمام رسیده، اتفاق می‌افتد. اما برخی از علما نیز معتقدند که شفاعت فقط مربوط به قیامت نیست، بلکه در دنیا و برزخ را نیز شفاعت پیامبر اکرم و ائمه علیهم‌السلام رخ می‌دهد.

پس در این که شفاعت در قیامت وجود دارد هیچ شکی وجود ندارد، اما در مورد شفاعت در برزخ تردید‌هایی دیده می‌شود که آیا در برزخ هم اهل‌بیت علیهم‌السلام مردم را شفاعت می‌کنند یا خیر؟

استناد به روایت امام صادق علیه‌السلام
برخی از مخالفان شفاعت در برزخ، به روایت امام صادق علیه‌السلام استناد می‌کنند که فرمود:به خدا قسم تنها خطری که من بر شما احساس می‌کنم، برزخ است و، چون قیامت شود و کار به دست ما برسد، ما بر کار شما از خودمان اولویت داریم. (کافی، ج ۱، ص ۶۶)

ارزیابی روایت امام صادق‌علیه‌السلام
این روایت از جهت سندی مرسل است و مشابهی هم ندارد. همچنین در این حدیث تصریح نشده که در برزخ شفاعتی نیست، بلکه تأکید شده که در قیامت، کار با ولایت است. چون در آیه ۷۱ سوره اسراءتاکید شده که در قیامت هر کس با امامش محشور می‌شود. حال امام حق یا باطل، فرقی نمی‌کند. 

بر اساس روایات امیرالمؤمنین علیه‌السلام میزان و تقسیم‌کننده بهشت و جهنم است و در قیامت کار با ولایت و ولیّ می‌باشد؛ بنابراین شفاعت پیامبر اکرم و اهل عصمت صلوات‌الله‌علیهم، به عنوان ولایت، از مؤمنین و اهل ولایت قطعی است. پس شفاعت در قیامت قطعی است، اما شفاعت در برزخ مورد شک و تردید می‌باشد.

اما روایات موثقی که کمک و دستگیری اهل بیت علیهم‌السلام در قبر و برزخ را تایید می‌کنند، نشانگر شفاعت در برزخ است.

شفاعت در دنیا در قرآن کریم
با دقت در برخی آیات به شفیع واقع شدن برخی انبیاء در دنیا می‌رسیم که وجود شفاعت در دنیا را تایید می‌کند. در آیه ۶۴ سوره نساء بیان شده: «اگر آن‌ها هنگامى که به خود ستم مى‌کردند (و مرتکب گناه مى‌شدند) به نزد تو مى‌آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‌کردند و پیامبر صلى‌الله‌علیه‌وآله نیز براى آن‌ها استغفار مى‌کرد خدا را توبه‌پذیر و مهربان مى‌یافتند.» در اینجا این سوال مطرح می‌شود که آیا تقاضاى مغفرت از سوى پیامبراکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله براى مؤمنان خطاکار چیزى جز شفاعت مى‌تواند باشد؟!

این آیه پیوند بین مردم اعم از فاسق و با ایمان را مطرح می‌کند و این که اگر برای طلب بخشش از ایشان کمک بخواهند، خداوند به دلیل وساطت پیامبرش، توبه را می‌پذیرد. (تفسیر نور، ذیل آیه)

آیت الله جوادی آملی در تفسیر این آیه می‌گوید: این استغفار هم در حقیقت، همان توسّل و شفاعت است. همچنین مؤمنین می‌توانند برای گنهکار استغفار بکنند، این می‌شود شفاعت دیگر. عالِم حقّ شفاعت دارد، در دنیا مؤمن هم حقّ شفاعت دارد. اینکه گفتند در نماز شب چهل مؤمن را دعا کنید، این همان معنای شفاعت است. شما وقتی چهل مؤمن را دعا می‌کنید یعنی شفیع‌اید «شَفع» یعنی جفت، خود این شخص به تنهایی به محکمهٴ خدا برود آسیب می‌بیند، وقتی شفیع کنار او باشد، دیگری همراه او باشد.

پس معلوم می‌شود مؤمنین هم حقّ شفاعت دارند. به هر تقدیر در آیهٴ ۱۱۴ سورهٴ «توبه» فرمود: ﴿وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لأَبِیهِ إِلَّا عَن مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ﴾؛ ابراهیم وعده داد که اگر تو صالح بودی، من طلب مغفرت می‌کنم. معلوم می‌شود که حالا او صالح نبود که مورد طلب مغفرت قرار بگیرد، معلوم می‌شود که اگر صالح بود استغفار ابراهیم برای او جا داشت، این‌ها نشانهٴ وسعت شفاعت است.

از طرفی فخر رازى در ذیل آیه ۶۴ سوره نساء مى‌گوید: آیه دلالت دارد که هرگاه پیامبرصلى‌الله‌علیه‌وآله براى گناهکاران و ظالمان استغفار نماید، خداوند آن‌ها را مورد بخشش قرار مى‌دهد و این دلالت مى‌کند که شفاعت آن حضرت نسبت به کسانى که دچار معاصى کبیره مى‌شوند، در دنیا پذیرفته شده، پس واجب است در آخرت نیز پذیرفته شود؛ چون کسى در این موضوع میان دنیا و آخرت تفاوت نگذاشته است.

در تکمیل این استدلال باید گفت که «برزخ» دنباله و ادامه عالم دنیاست و لذا شفاعت رسول اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله شامل گناهکاران در برزخ هم مى‌شود.

همین معنا در داستان یعقوب و فرزندانش نیز در قرآن آمده که آن‌ها از پدر خواستند در پیشگاه خدا براى آنان استغفار کند او هم پذیرفت. (یوسف، ۹۷)
همچنین در دنیا بسیار اتفاق افتاده که افراد یا اقوامى به خاطر شفاعت پیامبران و اولیاء‌الله از عذاب دنیا نجات یافته‌اند و این چیزى جز شفاعت نیست.

شفاعت در برزخ
در جهان برزخ روایات بسیارى داریم که اعمال نیک همچون نماز، روزه و اعتقاد به ولایت امام و ...، سبب تخفیف عذاب مى‌شود؛ و یا دفن انسانی صالح و یا عالم که پرونده‌ای پربار دارد، در قبرستانی موجب تخفیف مجازات گنهکاران آن قبرستان مى‌شود. این موارد دلیلی بر تایید وجود شفاعت در عالم برزخ است وگرنه نباید این موارد در تخفیف عذاب آن‌ها در برزخ اثری می‌گذاشت تا زمان قیامت.

بنا بر روایاتی اقامه نماز لیلة‌الدفن و دادن صدقه در شب اول مرگ و درخواست مغفرت تشییع‌کنندگان برای اموات، باعث تخفیف عذاب می‌شود. همچنین در روایات آمده که امام رضاعلیه‌السلام یکی از جا‌هایی که به دیدن زائر خود می‌رود، در هنگام جان‌دادن و برزخ است. (عیون اخبارالرضا، ج ۲، ص ۲۵۵) آیا این دیدار با امام باعث تخفیف در سختی مرگ نمی‌شود؟ آیا باعث آرامش و تخفیف عذاب او نمی‌شود؟ آیا این‌ها شفاعت به حساب نمی‌آید؟

بنا بر آیات و روایاتی همراهی و یاری پیامبر و ائمه علیهم‌السلام به گنهکار و نیازمند به روشنی دیده می‌شود. پس شفاعت اختصاص به قیامت ندارد و همه ما آن را در دنیا لمس کرده‌ایم. حال چگونه می‌شود در شرایط هولناک برزخ رها شویم؟

شفاعت مومنین در دنیا برای اموات در برزخ
بسیار سفارش شده‌ایم که برای اموات که دستشان از دنیا کوتاه شده و فرصتشان به اتمام رسیده، از خداوند طلب بخشش کنیم. این یعنی مومنین حاضر در دنیا می‌توانند میت را شفاعت کنند. در واقع او با دعا، طلب بخشش، خیرات و احسانی که برای میت می‌فرستد، در حالی که میت در عالم برزخ است، شفاعتش می‌کند. وقتی افراد در دنیا می‌توانند با هدایا و دعا‌های خود، اموات را در برزخ شفاعت کنند، و آرامش و تخفیف عذاب را به آن‌ها هدیه دهند، چگونه ممکن است شفاعت اهل بیت علیهم‌السلام برای مومنین در برزخ فراهم نباشد؟! 

تکامل در برزخ، شفاعتی برای مومنین
همانطوری که به وساطت ائمه‌علیهم‌السلام در دنیا، بیمار‌ها شفا می‌گیرند و نیاز‌های مادی مردم برطرف می‌شود، اموات نیز در برزخ می‌توانند با کمک اهل‌بیت علیهم‌السلام تربیت و نقایص‌شان رفع شده و با حقایق قرآن آشنا شوند و به تکامل برسند تا لایق بهشت شوند، همین امر یعنی شفاعت در برزخ که مومن را به تعالی می‌رساند تا در قیامت شایستگی ورود به بهشت را پیدا کند؛ و اگر شفاعت و تربیت ولایت در برزخ نباشد به چنین مقامی نایل نخواهد شد. همه این امور شفاعت است.

مسلم است که آن بزرگواران به میت در سختى‌هاى عالم برزخ یارى مى‌رسانند (المیزان، ج ۱، ص ۱۷۴) علامه می‌پذیرد که معصومین علیهم‌السلام در هنگام مرگ و در عالم قبر که عالم برزخ هست حضور دارند و آسانی و آرامش را به مومن می‌دهند، اما نام را شفاعت نمی‌گذارد.

در اینجا سوالی مطرح می‌شود که به فرض، روایات یاد شده از سوى پیامبر و ائمه‌علیهم‌السلام شفاعت نباشد؛ اما موضوع طلب بخشش از سوى پیامبرصلى‌الله‌علیه‌وآله از محضر الهى براى کسى که به ایشان در هنگام مرگ متوسل می‌شود و اتفاقا هم به‌کمک می‌آیند اگر شفاعت نیست پس نامش چیست؟

اثبات شفاعت در سه عالم
ضمن پذیرش اصل شفاعت به عنوان امرى قطعی، با توجه به تعدادی از دلایل عقلى و آیات و روایات، مشخص شد در برزخ که ادامه عالم دنیا است، شفاعت وجود دارد.

به لحاظ کلّی شفاعت در همه عوالم اعم از دنیا، برزخ و قیامت وجود دارد. منتهی این معنای عام شفاعت است. بدیهی است تا وقتی که «ولایت» وجود دارد، شفاعت نیز هست. تا وقتی همه فیوضات الهی از طریق معصومین‌علیهم‌السلام و صاحبان ولایت و امامت می‌رسد، شفاعت وجود دارد. وقتی خداوند می‌فرماید که مؤمنین در دنیا با انبیاء و اولیا همنشین می‌شوند، بالتبع در برزخ و قیامت نیز چنین خواهد بود؛ بنابراین با تدبر در آیات و روایات متوجه می‌شویم که «شفاعت» به‌معناى وسیع کلمه در هر سه عالم دنیا، برزخ و آخرت، اتفاق می‌افتد، هرچند محل اصلى شفاعت و آثار مهم آن در قیامت و براى نجات از عذاب دوزخ می‌باشد.

ابوبصیر از امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام نقل می‌کند که فرمود: هنگامی که جنازه مومن را در میان قبر می‌گذارند، شش صورت زیبا با او وارد قبر می‌شوند. یکی از آن‌ها در جانب راستش و دیگری در جانب چپ او می‌ایستد. سومی روبروی صورتش، و چهارمی در پشت سر او، و پنجمی در کنار پای او می‌ایستد و ششمی که از همه زیباتر است در بالای سر او می‌ایستد؛ و به این ترتیب از میت پاسداری می‌کنند.

آنکه از همه زیباتر است از پنج صورت دیگر می‌پرسد، شما کیستید، خدا به شما جزای خیر دهد؟

آنکه در جانب راست میت قرار دارد گوید، من نماز هستم. آنکه در جانب چپ او است می‌گوید: من زکات هستم. آن که در روبروی او است، گوید، من روزه هستم. آن که در پشت او است، گوید: من حج و عمره هستم. آن که در کنار پایش ایستاده، گوید: من نیکی‌های او هستم که به دیگران داشت. سپس آن پنج صورت، از آن صورت نورانی‌تر از همه، می‌پرسند: تو کیستی که از همه ما زیباتر و خوشبوتر هستی؟ او در پاسخ می‌گوید:

من ولایت آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله هستم. (اصول کافی، ج ۲، ص ۹۰)

همچنین امام صادق علیه‌السلام فرمود: در عالم قبر، از نماز، زکات، حج، روزه و ولایت و محبت میت با ما خاندان رسالت، سؤال می‌کنند، مقام ولایت که به صورتی در جانب قبر قرار دارد، به نماز، حج، روزه و زکات می‌گوید: اگر در شما نقص وجود دارد، من آن نقص را تکمیل می‌کنم. (المحاسن البرقی، ج ۱، ص ۲۸۸)

بنابر این ائمه‌علیهم‌السلام در برزخ اِعمال ولایت دارند و غم و اندوه و نگرانی و عذاب مومن را از بین می‌برند و با تصرفات خودشان به مومنین و شیعیان لطف عام دارند. اِعمال ولایت عام فقط برای شیعیان است، اما اِعمال ولایت خاص برای کسانی است که استعداد بیشتری دارند. در واقع در برزخ عقاید و اعتقادات رسیدگی می‌شود و در قیامت اعمال محاسبه می‌گردد.

پس ولایت ائمه که شفاعت عام هست در دنیا و برزخ اثر دارد و بواسطه آبرویی که در نزد خداوند دارند، از انسان دستگیری می‌کنند و برخی مشکلات و سختی‌های دنیا و هنگام مرگ و در عالم برزخ را رفع می‌کنند.

اما شفاعت خاص معصومین علیهم‌السلام در قیامت و در آخرین مرحله بعد از حسابرسی رخ می‌دهد و سرنوشت قطعی فرد تعیین می‌شود که در اینجا شفاعت‌کننده مومنین را یا از جهنم نجات می‌دهند و یا درجه مومن بهشتی را بواسطه شفاعت بالاتر می‌برند. یعنی شفاعت دو جانبه است؛ هم دفع ضرر و هم جذب منفعت را در پی دارد. این که امام رضاعلیه‌السلام می‌فرماید من در سه جا به داد زائرم می‌رسم شفاعت عام است؛ و معنای فرمایش امام صادق‌علیه‌السلام که می‌فرماید من از برزخ شما می‌ترسم احتمالا به معنای شفاعت خاص است که در قیامت اتفاق می‌افتد.

منبع: تبیان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: عالم برزخ امام صادق علیه السلام اهل بیت علیهم السلام ائمه علیهم السلام علیهم السلام صلی الله علیه الله علیه وآله شفاعت در برزخ شفاعت پیامبر عالم برزخ طلب بخشش برزخ ا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۲۲۶۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟

مهرداد حجتی -روزنامه اعتماد-این روز‌ها در رادیو و تلویزیون تبلیغاتی پخش می‌شود با این مضمون که امسال در «فلان مکان» هر کالایی را می‌توان به قیمت پارسال خریداری کرد! و این لابد بهترین تبلیغ برای آن مجموعه است که کالا‌های خانگی را عرضه می‌کند. سال‌ها دورانی که قیمت‌ها برای مدتی طولانی ثابت و بدون افزایش می‌ماند، گذشته است و مردم همچون خاطره‌ای محو از آن یاد می‌کنند. افزایش قیمت‌ها مدت‌هاست که تبدیل به یک روال شده است و این آرزوی مردمی که انتظار یک دوره باثبات و آرام را سال‌هاست می‌کشند به انتظاری دور از دسترس تبدیل کرده است. آرزویی نزدیک به محال! شاید شما هم در تاکسی، مترو یا اتوبوس از دهان این و آن شنیده باشید که دوران باثباتی را به یاد می‌آورند که در آن سال‌ها «خودکار بیک»، پنج ریال بود و یک ریال هم به تنهایی دارای ارزش بود و می‌شد با آن کالایی همچون پاک‌کن، مدادتراش یا مداد خرید! بلیت اتوبوس شهری از میدان راه‌آهن تا سرپل تجریش، دو ریال بود در صورت استفاده از تاکسی، باقیمانده سکه ده ریالی به شما با سکه خردتر بازگردانده می‌شد! در آن روزگار کسی هرگز تصور نمی‌کرد که روزگاری خواهد آمد که به یک میلیارد تومان گفته شود؛ یک تومان! چون واقعا ۱۰ ریال یک تومان بود. همان ارزش واقعی‌اش که می‌شد با آن اقلامی خریداری کرد! آن روز‌ها هیچ کس تصور نمی‌کرد، روزی بانک مرکزی، اسکناس صد هزار یا پانصد هزار تومانی هم عرضه کند! به همان اندازه که پیش‌بینی روزگاری، چون امروز در چند دهه بعد محال بود، حالا دستیابی به دورانی با ثبات، چون آن روز هم محال و دور از دسترس به نظر می‌رسد. آرزوی بازگشت به دوران ثبات! سعید حجاریان به وضعیتی، چون امروز، «وضعیت ابنُرمال» می‌گوید، وضعیتی در تقابل با «وضعیت نرمال». به تعبیری «وضعیت استثنا» در برابر «وضعیت عادی». او سال ۹۲، طی گفتاری، موضوع «نرمال‌سازی» را مطرح کرد و آن را پروژه مطلوب دولت تازه بر سر کار آمده «حسن روحانی» تلقی کرد. پروژه‌ای که قرار بود دولت روحانی، به موازات تلاش‌های داخلی، با تلاش‌های دیپلماتیک به آن برسد. حجاریان «پروژه دموکراسی‌خواهی» را منوط به «نرمال‌سازی» کشور دانسته بود. اتفاقی که به دلیل کارشکنی‌های مداوم و مانع‌تراشی‌های مکرر در داخل و روی کار آمدن دولت «ترامپ» در امریکا رخ نداد تا اینچنین یک فرصت تاریخی برای بهبود وضعیت از دست برود. منظور از رسیدن به «وضعیت نرمال»، عادی شدن همه چیز در همه عرصه‌ها از جمله «اقتصاد» بود. به عبارتی «رسیدن به یک ثبات» در «وضعیت اقتصادی». در چنین وضعیتی - وضعیت نرمال - هیچ شهروندی نگران فردای خود نیست. بیم از دست دادن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه، وضعیت روانی جامعه را در هم نمی‌ریزد و آرامش جامعه را به هم نمی‌زند. در وضعیت نرمال، قیمت کالا‌ها برای مدت طولانی - سال‌ها - ثابت می‌ماند و هیچ شهروندی نگران، افزایش قیمت‌ها نیست، چون ریال یا تومانی که در جیب دارد، ارزشش ثابت می‌ماند و مدام دچار افت یا نوسان نمی‌شود. در مقابل چنین وضعیتی، «وضعیت ابنرمال» یا «استثنا»، شرایط اقتصادی را در هم می‌ریزد و دچار بی‌ثباتی می‌کند. به همین خاطر هم، هر آینه بیم از دست رفتن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه وجود دارد و همین عرصه اقتصادی را آشفته و دچار بی‌ثباتی می‌کند. در «وضعیت نرمال» امکان جذب سرمایه و سرمایه‌گذاری وجود دارد. اما در «وضعیت ابنرمال» نه تنها این امکان از دست می‌رود که حتی منجر به فرار سرمایه هم می‌شود. اتفاقی که بلافاصله پس از توقف «برجام» در پی خروج «ترامپ» از آن رخ داد. آن اتفاق، برنامه‌های حسن روحانی را در هم ریخت و او را در داخل با بحران‌هایی روبه‌رو کرد. در چنین شرایطی مخالفان او که در حقیقت «مخالفان برجام» و «پروژه نرمال‌سازی» بودند، با حمایت بخش‌هایی در حاکمیت، دست بالا را پیدا کردند. این فرصت که بتوانند فشار خود را با در اختیار‌گیری تریبون‌هایی بیشتر کنند. همان گروه که بار‌ها به «جواد ظریف» و تیم مذاکره‌کننده، تاخته بود و پس از توافق ایران با ۱+۵، کمیسیونی ویژه برای بررسی آن دستاورد، یعنی «برجام» تشکیل داده بود! حالا، اما آن گروه با خروج یک طرفه ترامپ از برجام، گویا به خواسته قلبی خود رسیده بود، چون فردای آن شادمانه در صحن علنی، با هیاهوی فراوان «برجام» را آتش زده بود! هر چند اقدامی نمادین، اما از منظر دولت، اقدامی مخرب تلقی شده بود. به سخره گرفتن تلاش دستگاه دیپلماسی کشور که توانسته بود کشور را پس از سال‌ها از زیر تحریم‌های فلج‌کننده خارج کند و چشم‌اندازی امیدوار‌کننده پدید آورد چندان سنجیده به نظر نرسیده بود. هر چه بود در عرصه اقتصادی، کشور به آرامش رسیده بود و کشور‌های بزرگ، داوطلب سرمایه‌گذاری در ایران شده بودند، چون وضع به سرعت به سوی عادی شدن و ثبات پیش رفته بود. «عبدالله رمضان‌زاده» از دولتمردان دولت اصلاحات، سال ۹۲، از پروژه «آوار‌برداری» سخن به میان آورده بود. او گفته بود، پس از هشت سال، آنچه از دولت پیشین -احمدی‌نژاد- برجا مانده است، «انبوهی ویرانی» است که باید توسط دولت بعد، ابتدا آوار‌برداری و سپس بازسازی صورت گیرد. پروژه‌ای که بر عهده حسن روحانی و دولتش نهاده شده بود و او نه تنها باید به سرعت خرابی‌های گذشته را جبران می‌کرد که ضمن آن باید به بازسازی هم توجه نشان می‌داد. آن هم با خزانه‌ای که خالی شده بود و بدهی انبوهی که باقی مانده بود. روزی که احمدی‌نژاد بر سر کار آمده بود، «خاتمی» خزانه‌ای پر پول و صندوق ذخیره ارزی انباشته‌ای را برای او باقی گذاشته بود. اما «پول‌پخشی»‌های مداوم و بی‌حساب کتاب احمدی‌نژاد که گاه با «گونی» پول‌ها را در سفر‌های استانی جابه‌جا می‌کرد، نه تنها آن اندوخته را بر باد داده بود که حتی درآمد هنگفت حاصل از فروش نفت - بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار- را هم نابود کرده بود! رقمی که هیچ‌گاه توسط هیچ نهادی بررسی نشد و رییس دولت وقت بابتش هیچ‌گاه بازخواست نشد!
آنها که خواستار توقف برجام و حتی خروج از آن بودند، در حقیقت در صف نوبت دولت بعد ایستاده بودند. مرور اعضای کمیسیون بررسی «برجام» می‌توانست تصویری از دولت، مجلس و فردای سیاسی کشور را پس از دولت روحانی به دست دهد:

 
نقوی‌حسینی نماینده ورامین (اصولگرایان رهروان ولایت)، اسماعیل کوثری نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، محمدحسن ابوترابی‌فرد نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، کارخانه‌ای نماینده همدان (اصولگرایان رهروان ولایت)، حسین نجابت، نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، زاهدی نماینده کرمان (اصولگرایان رهروان ولایت)، علیرضازاکانی نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، مهرداد بذرپاش نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، علاء‌الدین بروجردی نماینده بروجرد (اصولگرایان رهروان ولایت و رییس کمیسیون امنیت ملی)، سیدمحمود نبویان نماینده تهران (اصولگرایان جبهه پایداری)، حقیقت‌پور نماینده اردبیل (اصولگرایان رهروان ولایت)، منصوری‌آرانی نماینده آران و بیدگل (اصولگرایان رهروان ولایت)، وحید احمدی نماینده کنگاور (اصولگرایان رهروان ولایت)، مسعود پزشکیان نماینده تبریز (اصلاح‌طلب) و تاجگردون نماینده گچساران (اصلاح‌طلب). در میان آن همه اصولگرا فقط دو تن اصلاح‌طلب بودند. تقریبا تصویری بی‌نقص از آنچه در پیش رو بود.
حجاریان درباره دوپارگی سیاسی در فردای «برجام» گفته بود؛ کشور به دو گروه، «برجامی‌ها» و «نابرجامی‌ها» تقسیم خواهد شد. «برجامی‌ها» که خواهان گفتگو و عادی‌سازی روابط با جهانند و به خروج از انزوای کشور و عادی شدن اوضاع می‌اندیشند و «نابرجامی‌ها» که اساسا از بیخ و بن با هر نوع گفتگو و تعامل با جهان، خصوصا غرب مشکل دارند و همواره از تحریم‌ها استقبال می‌کنند. شاید به این دلیل که در «وضعیت ابنرمال»، آنها دست بالا را پیدا می‌کنند. «وضعیت ابنرمال» راه را برای هر نوع شفاف‌سازی می‌بندد. مراودات اقتصادی - تجارت - امری سیاسی و امنیتی می‌شود که باید در لایه‌هایی پنهان تصمیم‌گیری شود. دالان‌هایی پنهان برای افرادی خاص گشوده می‌شود و تجارتی نهان شکل می‌گیرد که از چشم ناظران پنهان می‌ماند. امتیاز‌هایی در همان لایه‌ها تقسیم شده و پول و ارز به ابزاری برای معادلات سیاسی بدل می‌شود. در چنین وضعیتی است که مسائلی همچون «چای دبش» هم رخ می‌کند. در شرایطی که کشور از همه سو تحریم و ارتباط نظام بانکی کشور با نظام بانکی جهان - به دلیل نپیوستن به FATF - قطع است، افرادی خاص دست بالا را در اقتصاد کشور پیدا می‌کنند که توانایی دور زدن تحریم‌ها و معامله در پشت در‌های بسته را دارند. اتفاقی که قرار بود پس از دوران حسن روحانی رخ دهد و کشور به سرعت وارد دالانی از حوادث شود که تا پیش از آن هرگز تجربه نکرده بود. برگزاری دو انتخابات، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ بدون حضور کاندیدا‌های شاخص اصلاح‌طلب، عرصه را یکدست در اختیار همان گروهی قرار داد که از همان ابتدا با «برجام» مساله داشت. دولتی بر سر کار آمده بود که هیچ برنامه اقتصادی مدوّنی در دست نداشت، برخلاف ادعای «برنامه هفت هزار صفحه‌ای» که در دوران کاندیداتوری در تلویزیون گفته بود، دست رییسی از هر برنامه‌ای کاملا خالی بود! انسداد مذاکرات پس از مدتی تلاش نافرجام در جهت احیای برجام، هر چشم‌انداز احتمالی را از بین برده بود. شعار «نگاه به داخل» که هیچ «پِلنی» در پیوست نداشت، وضع را پیچیده‌تر و دولت «نوانقلابی» رییسی را وادار به پروپکانی کرده بود. اتفاقی که پیش‌تر احمدی‌نژاد هم تجربه کرده بود. حالا با گذشت نزدیک به سه سال از روی کار آمدن دولت رییسی، نه تنها وضعیت به حالت عادی بازنگشته، بلکه وضع به مراتب غیرعادی‌تر هم شده است. به عبارتی «وضعیت ابنرمال» تعمیق و «وضعیت نرمال» کاملا از دسترس دور شده است. حالا صعود سرسام‌آور قیمت‌ها، با جهش بی‌سابقه دلار، همان شعار «نگاه به داخل» را هم با ابهام مواجه کرده است. تا چند ماه دیگر، ابراهیم رییسی وارد سال پایانی دوره چهار ساله‌اش خواهد شد بی‌آنکه توانسته باشد دستاورد قابل ملاحظه‌ای به دست آورده باشد. دولتی که با شعار تک رقمی کردن تورم بر سر کار آمده بود، حالا به تورمی افسارگسیخته رسیده است. به‌رغم همه آمار‌هایی که ارایه می‌شود، سفره خالی مردم و ریزش طبقه متوسط به طبقه فرودست حاصل همان انزوای «نخبگان» یا «قشر الیت» به بهانه «جوان‌سازی» دولت است که با آزمون و خطا امور کشور را پیش می‌برد!
تبلیغ از بلندگوی رسمی - صدا وسیما - برای خرید کالا‌های خانگی به قیمت سال قبل، به نظر حالا یک دستاورد است! البته دستاوردی از جنس «استثنا» برای جماعتی «استثنا!» جماعتی برخوردار از حمایت که می‌توانند از این «وضعیت استثنا» نهایت بهره را ببرند بی‌آنکه گروهی رقیب کسب و کارشان را تهدید کند! پدیداری چنین «استثناهایی» نه تنها موجب افتخار نیست، بلکه موجب تاسف هم هست. توزیع رانت، دستاورد نیست، بلکه نشانه نوعی معلولیت در نظام مدیریت است. معلولیتی برآمده از همان «وضعیت ابنرمال» که دولت چاره‌ای برای آن در دست ندارد. شاید به این دلیل که خود برآمده از همان «وضعیت استثنا» است.

دیگر خبرها

  • ستاره جوان استقلال را از برزخ خارج کنید!
  • آمریکا "هواپیمای روز قیامت" جدید می‌سازد
  • آمریکا "هواپیمای روز قیامت" جدید می سازد
  • توزیع بسته کمک آموزشی به ۵ هزار دانش آموز در تخار
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
  • شیوع بیماری ناشناخته در بدخشان
  • یکخوابه‌های تهران قیامت به پا کردند! / رهن کامل آپارتمان ۳۰ تا ۵۰ متر چند؟
  • مسدود شدن راه های مواصلاتی در ۴ ولایت افغانستان
  • ادامه کمک های اتحادیه اروپا به افغانستان
  • بازدید هیات مالزی از کمک ها به زلزله زدگان هرات